پرچم امریکا در نزدیک ویرانه‌های مرکز تجارت جهانی در نیویارک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱

مخالفان برای سقوط طالبان به یازدهم سپتامبر دیگر چشم دوخته اند

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۲۳

ضیا سراج، رئیس پیشین امنیت ملی روز ۲۰ سنبله در یک سخنرانی در دانشگاه برونل لندن هشدار داد که حضور گروه‌های تروریستی در کوتاه‌مدت برای مردم افغانستان فاجعه‌بار است و در درازمدت، منطقه، هزینه سنگینی پرداخت خواهد کرد.

این هشدار که قبلا از سوی گروه‌های مقاومت نیز ابراز شده، می‌تواند به معنای تکرار وقوع حوادثی مانند یازدهم سپتامبر باشد یا حمله خونبار به سالون کنسرتی در مسکو در یک مقیاس کوچکتر.

مخالفان طالبان با چالش روایت درخور توجه حکومت‌های جهان به ویژه امریکا رو به رو هستند.

امریکا در سطح کلان، از روایت جنگ با تروریسم، آن طور که در هشت سال حکومت جورج بوش پس از ۱۱ سپتامبر بود، عبور کرده و حتی با طالبان همکاری می‌کند.

واشنگتن بر مقابله با چالش‌های اقتصادی و امنیتی چین در جنوب شرق آسیا و روسیه در اروپا متمرکز است. با این حال، مخالفان از جمله در جبهه مقاومت، فکر می‌کنند که تروریسم هنوز ظرفیت این را دارد که هم فشار جهان بر طالبان حفظ شود و هم در آینده پای امریکا و کشورهای دیگر به قضیه افغانستان کشیده شود.

تروریسم جای مبارزه برای دموکراسی و حقوق بشر را در گفتمان مخالفان طالبان گرفته است.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

هبت الله از سقوط ملا عمر درس گرفته است؟

بنا به روایتی غالب، پس از بمبگذاری مرگبار در برابر سفارت‌های امریکا در تانزانیا و دارالسلام به دست القاعده در آگست ۱۹۹۸، ملاعمر، رهبر وقت طالبان از اسامه بن لادن خواست که از خاک افغانستان برای حمله به تاسیسات امریکا استفاده نکند. اما، رهبر القاعده این دستور ملا عمر را نادیده گرفت و سه سال بعد، در ۱۱ سپتامبر حملات مرگبارتری در شهر نیویارک امریکا انجام داد.

۹ روز بعد از فروپاشی برج‌های تجارت جهانی، ملا عمر در واکنش به درخواست حکومت جورج بوش برای تحویل دادن رهبران القاعده، در بیانیه‌ای گفت که اجازه استفاده به القاعده را نمی‌دهد و امریکا با تهدید حکومت طالبان، بر ناکامی امنیتی خود پرده می‌اندازد.

کارتر ملکاسیان، مشاور سابق نیروهای امریکایی در افغانستان در کتاب «تاریخ جنگ امریکا در افغانستان» نوشت که ملاعمر باور نداشت امریکا به جز تهدید لفظی، قصدی برای حمله به افغانستان داشته باشد.

ملاعمر برای این محاسبه نادرست بهای سنگینی پرداخت، محاسبه‌ای که ریشه در برداشت تمام اسلامگرایان از غرب به عنوان «نظام در حال زوال»، «غرق در لذات دنیوی و فاقد جسارت جنگی» دارد.

با این که نظام طالبان برای حمایت از بن لادن سقوط کرد اما این گروه هرگز رابطه خود را با القاعده قطع نکرد. رهبران القاعده پس از بازگشت طالبان به قدرت به افغانستان برگشتند. ایمن الظواهری در مهمانخانه سراج الدین حقانی در وزیر اکبر خان کابل زندگی می‌کرد که بعداً با راکت پهپاد امریکایی در آنجا کشته شد.

یافته‌های افغانستان اینترنشنال نشان می‌دهد که سیف‌العدل، رهبر جدید القاعده پس از بازگشت طالبان به کابل ابتدا در پکتیکا اقامت داشت، اما هنگامی که در ماه‌های جون و جولای ۲۰۲۲ در ولسوالی‌های گیان و برمل پکتیکا و سپیره خوست زمین‌لرزه‌ رخ داد و سازمان‌های امدادگر به این مناطق سفر کردند، سیف‌العدل و دیگر رهبران القاعده این مناطق را ناامن یافتند و به کنر و نورستان منتقل شدند. این نشان می‌دهد که القاعده در تاروپود طالبان ریشه دوانده است.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

هبت الله و دیگر مقام‌های طالبان مانند اواخر دهه نود میلادی، اصرار دارند که به القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی اجازه نمی‌دهند که از خاک افغانستان استفاده کنند. اما، تمام شواهد نشان می‌دهد که افغانستان برای القاعده یک استراحتگاه نیست بلکه محلی برای تجدید قوا و برنامه‌ریزی برای حملات مجدد است.

اگر القاعده قرار است هیچ کاری نکند، دلیل وجودی، داعیه و اعتبار آن زیر سوال می‌رود. انفعال القاعده جا را برای گروه‌های اسلامگرای تروریست دیگر باز می‌کند و معتقدان به جهاد جهانی علیه امریکا و اروپا به آنها می‌پیوندند.

گزارش‌های سازمان ملل و ارزیابی تحلیلگران نشان می‌دهد که تحت رهبری سیف‌العدل، شبکه القاعده از افغانستان به‌عنوان مخفیگاه، مرکز آموزش، فرماندهی، مدیریت، لجستیک و منابع مالی استفاده می‌کند. این گروه در پی آن است تا حوزه فعالیت را از طریق شاخه‌هایش به دیگر کشورهای ناپایدار گسترش دهد. القاعده اکنون بیشتر در کشورهای افریقایی با جمعیت مسلمان فعال است، منطقه‌ای که دارای دولت‌های ضعیف و فرومانده است.

القاعده با این استراتژی از افغانستان به عنوان مرکز رهبری استفاده می‌کند. طالبان با این که خواستار بهبود روابط با امریکا است، اما به دلایل فکری و ضدیت عمیق تمام جنبش‌های رادیکال اسلامگرا با امریکا به علت حمایت از اسرائیل و دولت‌های عربی، کاری برای مهار القاعده انجام نمی‌دهد.

داعش مهمتر از القاعده

روایت ترساندن غرب از رابطه طالبان با القاعده و جنگجویان دیگر کارکردی مشابه دوره پس از یازده سپتامبر را ندارد. طالبان از نظر سیاسی بر رابطه با امریکا تاکید دارد و از نظر استخباراتی در مورد دشمن مشترک شان- داعش- تبادل اطلاعات می‌کنند.

کشورهای نگران دیگر مانند روسیه نیز روی رابطه امنیتی و استخباراتی با طالبان سرمایه‌گذاری کرده اند. مسکو برای همکاری طالبان در حوزه امنیتی و دور نگهداشتن این گروه از دایره نفوذ غرب، حکومت طالبان را به رسمیت شناخت. روسیه عمیقاً باور دارد که غرب به ویژه امریکا، از گروه‌های شبه نظامی برای بی ثبات کردن آسیای مرکزی استفاده می‌کنند. مسکو حتی مدعی است که جنگجویان خارجی از سوریه به افغانستان منتقل می‌شوند.

طالبان کوشیده است که رابطه استخباراتی با کشورهای منطقه و غرب را به فرصتی برای به رسمیت شناخته شدن و خروج از انزوا تبدیل کند. این گروه نشان می‌دهد که بند گروه‌های اسلامگرا در دستش است و به کشورهای غربی سیگنال می‌دهد که تجربه یازدهم سپتامبر تکرار نخواهد شد.

سفیر سابق پاکستان در افغانستان اخیراً فاش کرد که پس از سقوط کابل، رئیس سی‌آی‌ای امریکا به کابل سفر کرده بود. این سفر و موضع‌گیری‌های بعدی مقام‌های طالبان و امریکایی نشان داد که داعش فصل مشترک همکاری واشنگتن و طالبان است. برای واشنگتن، داعش تهدیدی فوری‌تر است، از این رو در کنار پهپادهای تیزبین، به طالبان برای زدن داعش نیاز دارد.

امریکا به رغم گزارش‌های شورای امنیت، بر طالبان برای خارج کردن القاعده از افغانستان فشار نیاورده است. حکومت جو بایدن، رئیس جمهور پیشین امریکا انکار می‌کرد که القاعده بار دیگر در افغانستان تجدید سازمان کرده است یا القاعده و طالبان همچنان روابط دیرینه و نزدیک خود را حفظ کرده‌اند.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

سازمان ملل در گزارش خود به شورای امنیت هشدار داده است که «حضور رهبران ارشد القاعده در کشور تغییر نکرده و این گروه همچنان تهدیدی برای منطقه و حتی فراتر از آن محسوب می‌شود.» با این حال، «این گروه در حال حاضر توانایی اجرای حملات پیچیده و دوربرد را ندارد.» این همان نکته‌ای که به امریکا فرصت می‌دهد که بر تهدید داعش متمرکز شود و همکاری با طالبان و رفتار کژدار و مریز با این گروه را توجیه کند.

رصد از آسمان

پس از شکست تلخ لشکرکشی امریکا در افغانستان و عراق، تمایل به ارسال سرباز و مداخله نظامی، در واشنگتن کاهش یافته است. چالش اقتصادی و فناوری چین از یکسو و خستگی مردم از امریکا از جنگ‌های خارجی با هزینه تریلیون دالری، سیاستمداران امریکایی را در مورد مداخله در کشورهای دیگر محتاط کرده است.

امریکا برای ترصد گروه‌های تروریستی به پهپاد متکی است. فرماندهان نظامی امریکا در دوره بایدن در کانگرس می‌گفتند با این که خروج سربازان امریکایی توانایی این کشور برای زیرنظر گرفتن سازمان‌های تروریستی در افغانستان را کاهش داده اما «استراتژی ترصد از آسمان» این خلاء را جبران کرده است. حکومت بایدن کشتن الظواهری در قلب کابل را نتیجه موفقیت این استراتژی می‌دانست.

قلمرو طالبان تحت نظارت دایم پهپادهای امریکایی است و این گروه در آینده شاهد حملات بیشتر پهپادی امریکا خواهد بود. همکاری مشترک اطلاعاتی پاکستان و امریکا برای پاییدن القاعده، تی‌تی‌پی و داعش، افغانستان را در معرض تعرضات نظامی این دو کشور قرار داده است.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

هر قدر که گروه‌های تروریستی مستقر در افغانستان توانایی حمله در خاک کشورهای غربی را پیدا کنند به همان اندازه طالبان در برابر اقدامات نظامی بیرونی آسیب پذیر خواهند شد.

امریکا به جای لشکرکشی پرهزینه به پهپادهای خود متکی است و هیچ یک از رهبران طالبان و القاعده از تیررس موشک‌های هلاکت‌بار امریکا در امان نیستند. امریکایی‌ها زمانی که احساس کنند بازیگران خارجی تهدیدی امنیتی هستند، در حذف شان کوتاهی نمی‌کنند.

ترامپ، قاسم سلیمانی، فرمانده نامدار سپاه پاسداران را حذف کرد و بایدن ایمن الظواهری را. اگر روزی رهبران طالبان مانند هبت‌الله به طور فعال با القاعده همدستی کنند، باید نگران پهپادهای امریکایی باشند.

خبرهای بیشتر

رادیو