کابل پایتخت افغانستان یکی از قدیمی‌ترین شهرهای آسیای مرکزی است که تاریخچه آن به بیش از هزار سال قبل باز می گردد. در قرن هفتم و هشتم میلادی این منطقه به‌عنوان مرکز تجاری و فرهنگی مهم شناخته می‌شد.

در دوره‌های مختلف، کابل تحت سلطه امپراتوری‌های متفاوتی مانند غزنویان، غوریان و تیموریان قرار داشت در قرن نوزدهم کابل به عنوان پایتخت افغانستان انتخاب شد و در طول جنگها و تحولات سیاسی نقش مهمی در تاریخ این کشور ایفا کرد.

بعد از تسلط دوباره طالبان بر این شهر در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ تعداد زیادی از افغان‌هایی که در طول چهار و نیم دهه جنگ به خارج از کشور مهاجرت کرده بودند، به وطن بازگشتند و تلاش کردند تصویری عاشقانه و با صفا از شهر کابل، امنیت، امکانات و زیبایی آن ترسیم نمایند.

این کار نه تنها توسط افغان‌های ساکن در خارج انجام می‌شود بلکه توسط یوتیوبرهای خارجی و داخلی نیز بازار گرمی دارد ولی هیچ‌کس به این شهر به‌عنوان یک پایتخت قرن بیست‌و‌یکم فاقد هر نوع امکانات شهری نمی‌پردازد.

در قرن بیست‌و‌یک یک پایتخت باید مجموعه‌ای از مشخصات و شاخص‌های ضروری را داشته باشد تا بتواند وظایف خود را در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و فرهنگی به‌درستی انجام دهد و رضایت شهروندان را تأمین کند. در مجموع یک پایتخت در قرن بیست‌و‌یک باید بتواند زندگی راحت امن و باکیفیتی را برای شهروندان خود فراهم کند و در عین حال به توسعه پایدار و حفظ محیط زیست اهمیت دهد. این شاخص‌ها کمک می‌کند تا شهر به عنوان یک مرکز مهم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سطح ملی و بین‌المللی شناخته شود.

در این نقد مهمترین امکانات و ویژگی‌هایی که یک پایتخت باید دارا باشد با امکانات زندگی در کابل مقایسه می‌شود و قضاوت را به خواننده سپرده‌ایم تا خود داوری کند که آیا واقعاً طالبان پس از کنترول این شهر، آن را به مکانی امن و مرفه برای ساکنانش تبدیل کرده است یا خیر.

حمل و نقل کارآمد

اولین مشخصه یک شهر یا پایتخت زیر ساخت‌های حمل‌ونقل کارآمد و مدرن است. شبکه حمل‌ونقل عمومی گسترده و قابل اعتماد مانند متروبس‌های شهری تکسی‌ها و سایر وسایط نقلیه باید وجود داشته باشند. حال کابل با جمعیت حدود ۴.۸۸ میلیون نفر تنها پایتخت در منطقه است که هیچ نوع سیستم حمل‌ونقل شهری منظم امن و کارآمد ندارد. اکثریت ساکنان این شهر یا با موترهای شخصی سفر می‌کنند یا از تکسی‌ استفاده می‌کنند که برای زنان امن نیست و بدون محرم اجازه سوار شدن در تکسی‌ها را ندارند. شمار بس‌های شهری محدود است و هیچ سیستم مترو وجود ندارد. رانندگان تکسی به صورت خودسرانه هر قیمتی که خواستند از مسافران می‌گیرند و هیچ‌گونه قیمت مشخص و معینی برای استفاده از تکسی‌ها در کابل وجود ندارد.

علاوه بر آن جاده‌های استندارد و مناسب برای تردد موترهای شخصی و وسایط نقلیه عمومی وجود ندارد و امکانات پیاده‌روی و مسیرهای بایسکل‌سواری نیز بسیار محدود است. حتی در جاده‌هایی که امکانات پیاده‌روی فراهم است گرد‌وغبار زیادی دارد و قدم زدن را دشوار می‌سازد. در برخی موارد آزار و اذیت خیابانی رفت‌وآمد زنان و دختران را مشکل‌تر می‌کند.

دوم، امنیت عمومی و شهری

نیروهای پولیس و امنیتی در کابل نه تنها امنیت را تأمین نمی‌کنند بلکه باعث آزار و اذیت مردم، به‌خصوص زنان می‌شوند. فراموش نکنیم که همین نیروها در بیست سال گذشته مسئول قتل و کشتار شهروندان بی‌گناه افغانستان بودند.

وزیر داخله طالبان رهبر یکی از مخوف‌ترین شبکه‌های تروریستی جهان است که هنوز در لیست سیاه بسیاری از کشورها قرار دارد و زمانی دولت آمریکا بر سر او جایزه ده میلیون دلاری تعیین کرده بود. حال چگونه این افراد می‌خواهند مسئولیت امنیت شهروندان کابل را بر عهده بگیرند.

بر علاوه، برای تأمین امنیت نیاز به سیستم‌های نظارتی پیشرفته است ولی متأسفانه در کابل به جای این سیستم‌ها، طالبان از شکنجه تهدید و باج گیری استفاده می‌کنند. کابل به‌عنوان پایتخت هیچ‌گونه امکانات اضطراری و خدمات سریع ندارد و در مواقع بحرانی پاسخ مناسبی ارائه نمی‌شود.

سوم، خدمات صحی و درمانی

خدمات درمانی یکی از حیاتی‌ترین نیازهای هر شهر است. متأسفانه پس از ۱۵ اگست ۲۰۲۱، بسیاری از داکتران و پرستاران کشور را ترک کردند. پوهنتون طبی کابل در چهارمین سال متوالی هیچ داکتر زن فارغ التحصیل نکرده است، زیرا زنان تحت سلطه طالبان اجازه تحصیل در پوهنتون ها را ندارند حتی آموزش کمک‌های اولیه صحی برای آنان ممکن نیست.

شفاخانه ها و مراکز درمانی مجهز و در دسترس نیستند و امکانات واکسیناسیون و خدمات صحی عمومی نیز کم است. سیستم‌های کنترول و مدیریت سلامت توسط افراد غیر متخصص و عمدتاً طالبان اداره می‌شوند که هیچ تخصص مدیریتی در حوزه سلامت ندارند.

چهارم، آموزش و فضای فرهنگی

در حال حاضر، افغانستان فاقد مکاتب و مراکز آموزشی مدرن و باکیفیت است. دختران بالاتر از صنف ششم اجازه رفتن به مکتب ندارند و تحصیلات عالی برای زنان ممنوع است. نصاب درسی مکاتب، به شدت دستکاری شده و با نصاب مدارس پاکستانی جایگزین شده است. هر روز بر تعداد مدارس دینی افزوده می‌شود که تنها آموزش‌های افراطی و زن‌ستیزانه ارائه می‌دهند. مراکز فرهنگی، هنری و تفریحی مانند کتابخانه‌ها، تیاترها و پارک‌ها، در مجموع بر روی زنان بسته شده و مردان نیز دسترسی مناسبی به آنها ندارند.

کابل شهری است که برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی برای ارتقاء سطح فرهنگی شهروندان در آن وجود ندارد. مردم اغلب توسط مأمورین امر به معروف و نهی از منکر طالبان تحقیر و توهین می‌شوند و هر فعالیت فرهنگی، هنری، تفریحی و اجتماعی را خلاف شرع می‌پندارند به ویژه برای زنان و دختران.

پنجم، امکانات مسکن و زندگی روزمره

اکثر خانه‌های کابل، امکانات رفاهی قرن بیست‌و‌یکم را ندارند. مسکن‌های مناسب و متنوع برای اقشار مختلف وجود ندارد. امکانات اولیه مانند برق، آب، گاز، و سیستم فاضلاب و جمع‌آوری زباله بسیار محدود و ابتدایی است. بیشتر مناطق برق ۲۴ ساعته ندارند و در برخی تنها در چند ساعت شب برق برقرار است. دسترسی به آب سالم و پایدار ممکن نیست و سیستم فاضلاب غیر معیاری و خودسرانه است. فضاهای سبز و پارک‌ها بسیار کثیف و نامناسبند و زنان اجازه رفتن به آنها را ندارند.

ششم، توسعه اقتصادی و فرصتهای شغلی

اقتصاد افغانستان وابسته به کمک‌های خارجی به ویژه کمک‌های آمریکا است. تجارت به شکل غیررسمی و غیرقابل اعتماد انجام می‌شود. عمده صادرات افغانستان به پاکستان است؛ که به دلیل مشکلات مرزی و تیره شدن روابط مرزهای آن گاه بسته می‌شود و خسارات زیادی به تجار وارد می‌گردد.

تحریم های اقتصادی، تأثیر عمیقی بر زندگی مردم دارد. حدود نود درصد مردم زیر خط فقر هستند و طالبان در مقابل خواست‌های جهانی برای احترام به حقوق بشر و حقوق زنان بی‌توجه است. مراکز اقتصادی و تجاری فعال حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط و ایجاد فرصت های شغلی ،پایدار در این کشور وجود ندارد.

هفتم، پایداری و محیط زیست

سیاست‌های حفاظت از محیط زیست، توسعه فضاهای سبز، جلوگیری از آلودگی هوا، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های سبز در کابل، تحت اداره طالبان عملی نیست زیرا آنان توان و دانش لازم را ندارند. بیشتر مقامات طالبان علاوه بر مدارس دینی پاکستان، دانش مدرن ندارند و مدیریت چنین مواردی برای آنان ناشناخته است. نسل تحصیل کرده در بیست سال اخیر یا از کشور خارج شده یا امکان فعالیت در ادارات تحت کنترل طالبان را ندارند.

هشتم دسترسی به فناوری و ارتباطات

شبکه انترنت پرسرعت و فراگیر خدمات دولت الکترونیک و سامانه‌های هوشمند شهری در افغانستان تحت حاکمیت طالبان وجود ندارد. کابل یکی از کم‌ سرعت‌ترین انترنت‌ها در جهان را دارد و خدمات انترنت برای مردم عادی بسیار گران است. رهبر طالبان در ماه اکتوبر سال ۲۰۲۵ برای سه روز انترنت را قطع کرد و ارتباط افغانستان با جهان را مختل ساخت؛ که این نشان می‌دهد آنان توان و دانش لازم برای زندگی در قرن بیست‌ویکم را ندارند.

در نهایت، حاکمیت شفاف و مشارکت شهروندان در افغانستان به شدت محدود است. نظام‌های مدیریتی، پاسخگو نیستند و طالبان خود را برنده و مالک کشور می‌دانند در حالی که مردم به ویژه شهروندان کابل در حاشیه قرار دارند. فرصت‌های مشارکت در تصمیم گیری‌های شهری بسیار کم است و اطلاع‌رسانی درباره خدمات و پروژه‌های شهری انجام نمی‌شود. با وجود این وضع چگونه برخی افغان‌هایی که در کشورهای غربی زندگی مرفه دارند، وقتی به افغانستان سفر می کنند، هنوز کابل را شهری آرام و مرفه می‌پندارند و یوتوبرهای خارجی و داخلی در این زمینه نقش پررنگی ایفا می‌کنند؟ کابل شهری است به ظاهر آباد ولی در باطن، فاقد هر نوع خدمات و امکانات یک شهر مدرن قرن بیست‌ویکم. آبادانی سطحی این شهر تنها ظاهر را حفظ کرده، اما ساختارهای درونی آن رو به ویرانی است.

خبرهای بیشتر

رادیو