نخستین سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا به سه کشور ثروتمند عربی و خودداری او از سفر به اسرائيل، از احتمال بازتعریف سیاست خارجی امریکا در خارومیانه خبر میدهد.
دونالد ترامپ قرار است سهشنبه، ۲۳ ثور سفر خود به عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر را آغاز کند.
رئیسجمهور امریکا پیشتر تصریح کرده بود که در سفر به خاورمیانه، در اسرائيل توقف نخواهد کرد.
این در حالی است که برخی از مقامهای اسرائیلی از جمله ران دیرمر، وزیر امور استراتژیک، تلاش کردهاند ترامپ را به سفر به اسرائیل تشویق کنند. دیرمر در آستانه سفر ترامپ با او در کاخ سفید دیدار و درباره موضوعاتی مانند برنامه هستهای ایران و جنگ غزه گفتوگو کرده است.
سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه با انتشار گزارشهای متعدد از اختلافنظر او با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائيل بر سر مقابله با جمهوری اسلامی و نگرانیهای مرتبط، همزمان شده است.
برخی از نزدیکان رئیسجمهور امریکا معتقدند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائيل، سر راه برنامههای ترامپ در خاورمیانه سنگاندازی میکند.
زمانیکه دونالد ترامپ با حوثیها به توافق رسید و رئیسجمهور امریکا توقف حملات بر مواضع این گروه شبه نظامی را اعلام کرد، از او پرسیده شد که آیا این توافق شامل حال اسرائیل هم میشود یا خیر؟ ترامپ برخلاف سنت رایج روسای جمهور امریکا که حفاظت از اسرائیل را یک وجیبه اخلاقی میدانستند، به صراحت پاسخ داد که این موضوع مشکل او نیست.
همزمان سخنگوی حوثیها هم اعلام کرده است که توافق اخیر با ایالات متحده شامل اسرائیل نمیشود.
این تصمیم ترامپ، که بدون اطلاع قبلی به اسرائیل اتخاذ شد، باعث نگرانی و نارضایتی مقامات اسرائیلی شده است. آنها احساس میکنند که در تصمیمگیریهای مهم منطقهای نادیده گرفته شدهاند و این موضوع میتواند به تضعیف روابط استراتژیک میان دو کشور منجر شود.
بر خلاف سفر ترامپ در دور نخست ریاست جمهوریاش که متکی بر اجرای "توافق ابراهیم" و عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل بود؛ این بار هدف سفر او اصلی به خاورمیانه بیشتر برای تقویت برنامههای از قبل تعریفشده خودش است. برنامههایی که از بطن شعار «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» بیرون شده است.
با این وصف، سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر بهعنوان نخستین سفر خارجی پس از بازگشت به کاخ سفید، حامل چه پیامی میتواند باشد؟
دورنمای اقتصادی و تحولات ژئوپولتیکی
از اهداف سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه، جذب سرمایهگذاریهای اقتصادی قابل توجه از کشورهای حوزه خلیج فارس است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی تعهد دادهاند تا سقف ۲ تریلیون دالر در بخشهایی مانند هوش مصنوعی، نیمهرسانا و مواد معدنی کمیاب سرمایهگذاری کنند. از جمله قراردادهای قابل توجه میتوان به پروژه اقامتگاه دیزنی در ابوظبی و همکاری بلکراک با شرکت هلدینگ بینالمللی (IHC) اشاره کرد.
اگرچه مسائل اقتصادی در اولویتاند اما موضوعات ژئوپلیتیکی نیز همچنان اهمیت دارند. درگیریهای جاری در غزه، که منجر به تلفات و آوارگی گسترده شده، تلاشها برای عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل را پیچیده کرده است.
محمد بن سلمان هرگونه عادیسازی روابط با اسرائيل را منوط به آتشبس و پیشرفت ملموس به سوی تشکیل دولت فلسطینی کرده است.
پیش از این، ایالات متحده همکاریهای هستهای با عربستان را به عادیسازی روابط این کشور با اسرائیل مشروط کرده بود.
اما به نظر میرسد که در سفر پیشروی ترامپ به خاورمیانه، بحث عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائيل در حاشیه خواهد ماند.
روزنامه جروزالم پست در همین ارتباط نوشته است که سفر ترامپ بیشتر متمرکز بر توافقات اقتصادی خواهد بود و عادیسازی روابط اسرائیل به بحث گرفته نخواهد شد.
همزمان هویداست که عربستان سعودی بارها قبلا خواستار کمک ایالات متحده برای توسعه برنامه هستهای غیرنظامی خود شده بود. خبرگزاری رویترز به نقل از دو منبع گزارش داده است که ایالات متحده همکاریهای هستهای خود با عربستان را نه تنها مشروط به عادیسازی روابط با اسرائیل نمیکند، بلکه در سفر پیشرو درباره آن گفتوگو خواهد شد.
تلاش برای افزایش وابستگی فناوری عربستان به امریکا
نقش عربستان سعودی پسا حملات هفتم اکتبر در خاورمیانه به طور چشمگیری در حال گسترش است. در حالیکه جمهوری اسلامی ایران تحت فشارهای شدید بین المللی و درگیر پروندههای پر تنش درمنطقه است، عربستان با بهرهگیری از ابزارهای دیپلیماتیک و اقتصادی در حالی تثبیت جایگاه خود به عنوان بازیگر میانه رو در خاورمیانه به ویژه در راس کشورهای عربی است.
حملات اسرائیل بر لبنان و فروپاشی شبکه نظامی حزبالله، فروپاشی نظام بشار الاسد درسوریه، و تلاشها برای ادغام گروههای مسلح شیعی در ساختار نهادهای امنیتی عراق نه تنها نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در خاورمیانه محدود نکرد، بلکه زمینه سرمایه گذاری و نفوذ نرم عربستان سعودی شد.
روزنامه تایمز اسرائیل گزارش داد که دونالد ترامپ به وساطت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی با رهبران فلسطین، لبنان و سوریه در ریاض دیدار کوتاه خواهد داشت. عربستان سعودی توانسته لبنان پس از حزبالله و سوریه پس از بشار اسد را در محوریت خود آورد؛ تحولی که توجه اداره ترامپ را جلب کرده است.
همزمان پیشرفت برنامه هستهای غیرنظامی عربستان سعودی با مشارکت ایالات متحده، بهویژه در حوزه غنیسازی اورانیوم و ساخت نیروگاهها، میتواند به ضرر چین و روسیه تمام شود، زیرا این موضوع مستقیماً منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی آنها را در منطقه تضعیف میکند.
اکنون چین بزرگترین مشتری نفت عربستان است. اگر امریکا نقش حیاتی در برنامههای حیاتی هستهای غیرنظامی سعودی به دست بیاورد، موازنه قدرت انرژی به نفع واشنگتن تغییر میکند و در بلندمدت میتواند توان چانهزنی چین را در قراردادهای انرژی عربستان کاهش دهد.
مجموعه این اقدامات نشان میدهد که دولت ترامپ در حال بازتعریف اولویتهای خود در خاورمیانه است. در حالی که عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان در گذشته یکی از اهداف اصلی امریکا بود، اکنون تمرکز واشنگتن بر همکاریهای اقتصادی و امنیتی با کشورهای عربی خلیج فارس است. این تغییر رویکرد میتواند پیامدهای مهمی برای سیاستهای منطقهای امریکا و روند صلح خاورمیانه داشته باشد.
با توجه به شواهد و گزارشهای منتشرشده، به نظر میسد که دولت ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش در حال تغییر از یک حامی مطلق اسرائیل به سوی یک شریک اقتصادی-امنیتی برای کشورهای عربی خلیج فارس است.