گزارش کمیسیون جنگ افغانستان: انتخابات جنجالی و فساد سیستماتیک موجب تضعیف مشروعیت دولت شد

چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۹

همزمان با چهارمین سالگرد بازگشت طالبان به قدرت، کمیسیون جنگ افغانستان در کانگرس امریکا دومین گزارش خود را درباره جنگ ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان منتشر کرد. مقام‌های امریکایی تاکید دارند که ریشه‌های ناکامی در این جنگ، به ضعف‌های استراتژیک بازمی‌گردد، نه کاستی‌های تاکتیکی.

کمیسیون جنگ افغانستان نهادی مستقل است که در سال ۲۰۲۱ توسط کانگرس ایالات متحده تاسیس شد.

وابستگی نهادهای افغانستان

براساس این گزارش، علی‌رغم سیاست ایالات متحده مبنی بر استقلال نهادهای افغانستان، این نهادها بیش از حد وابسته باقی ماندند. این امر برخلاف برنامه از پیش تعیین‌شده امریکا بود. کمیسیون می‌گوید که کمک‌های مالی، فنی و امنیتی ایالات متحده از طریق مکانیسم‌هایی ارائه شده که عمداً یا غیرعمد، وابستگی را در نهادهای افغانستان ایجاد کرده بود. در حالی که طبق گزارش، سیاست امریکا خوداتکایی دولت افغانستان را شرط اساسی برای پایان دادن به جنگ معرفی می‌کرد.

بربنیاد گزارش، روش‌های ایجاد ظرفیت که اغلب شامل سیستم‌های تحویل موازی به رهبری پیمانکاران، نهاد‌های امریکایی و واحدهای نظامی بود، مقامات افغان را دور می‌زد. این رویکرد ممکن است حاکمیت افغانستان را تضعیف کرده و به شکنندگی نهادی پایدار کمک کرده باشد.

کمیسیون در حال بررسی است که چگونه با شروع خروج نیروهای امریکایی، وابستگی این نهادها روی وضعیت تاثیر گذاشت. طبق این گزارش، این وابستگی در نهادهای امنیتی افغانستان نیز مشهود بود. این گزارش نشان می‌دهد نهادهای امنیتی افغانستان به سیستم‌های پشتیبانی خارجی متکی و قادر اقدامات مستقلانه نبودند.

ایالات متحده با شروع مذاکرات صلح در دوحه، کمک‌ها به نیروهای امنیتی افغانستان را به‌تدریج کاهش داد. این امر توانایی نیروها در مقابله با طالبان را تضعیف کرد.

شروع دیرهنگام مذاکرات صلح

در این گزارش به شکست مذاکرات صلح نیز پرداخته شده است. براساس گزارش، مذاکرات صلح با طالبان بسیار دیر آغاز شد. درست پس از آن‌که امریکا نیروهایش را در افغانستان به حداقل رسانده بود. براساس این گزارش، مذاکرات امریکا با طالبان پس از آن شدت یافت که این کشور اهرم‌های فشار لازم در اختیار نداشت. این گزارش به رویکرد امریکا در سال‌های آغاز حضور در افغانستان نیز پرداخته و نوشته است که واشنگتن طالبان و القاعده را دو گروه جدایی‌ناپذیر تلقی می‌کرد. در این گزارش به بی‌توجهی به مذاکره با طالبان پس از کنار زدن این گروه از قدرت نیز پرداخته شده است.

براساس گزارش، سیاست امریکا در افغانستان مبهم بوده است. در ابتدا امریکا با هدف مقابله با تروریسم و از بین بردن القاعده به افغانستان هجوم برد، اما به‌زودی این رویکرد جای خود را به دولت‌سازی در افغانستان داد. در آغاز از حضور امریکا در افغانستان استقبال شد، اما به تدریجی نارضایتی بالا گرفت.

بازی دوگانه پاکستان

در این گزارش به نقل از مقامات سابق افغان و امریکایی، از بازی دوگانه پاکستان سخن زده شده است. پاکستان با باز کردن مسیر ترانزیتی برای نیروهای امریکایی و سرکوب القاعده همکاری کرد، اما همواره در ۲۰ سال حضور امریکا، وجود پناهگاه‌های طالبان در خاک خود را انکار کرد. این امر تلاش‌ها برای مبارزه با تروریسم و تحقق اهداف جامعه بین‌المللی در افغانستان را ناکام گذاشت.

کمیسیون به اظهارات جو بایدن درباره توجیه خروج امریکا اشاره کرده و پرسیده است که اگر امریکا قادر بود بدون حضور در افغانستان امنیت خود را تامین کند و از تکرار حمله شبیه ۱۱ سپتمبر به خاک خود جلوگیری نماید، چرا باید طی ۲۰ سال گذشته از دولت افغانستان حمایت می‌کرد؟

گزارش می‌گوید تصمیم به خروج نیروها اعتماد نیروهای افغان را تضعیف کرد، طالبان را جسورتر ساخت و با فرار اشرف غنی، طالبان بدون شلیک یک گلوله کابل را تصرف کردند.

جو بایدن پس از تصمیم به ترک کامل افغانستان گفت که تهدید ناشی از خاک افغانستان از بین رفته است. او استدلال کرد که این کشور قادر است بدون حضور نظامی در خاک افغانستان، تهدیدها را در نطفه خنثی کند.

کمیسیون جنگ کانگرس در تهیه گزارش با ده‌ها مقام سابق افغان و امریکایی مصاحبه کرده است. مقامات افغان گفته‌اند که حضور جامعه جهانی در سال‌های اول خوش‌بینی زیادی درباره آموزش و پیشرفت کشور ایجاد کرده بود، اما پس از مدتی این خوش‌بینی رنگ باخت. آنها معتقدند امریکا از اقدامات اساسی برای پایداری دولت سرباز زده، از جمله فشار بر پاکستان که طالبان را به عنوان نیروی نیابتی به کار می‌گرفت.

به گفته آنها، پس از یازدهم سپتمبر، سیاست امریکا افغانستان را به‌عنوان یک «فضای بی‌حکومت» می‌دید و از حکومت‌های محلی موجود، مانند شوراها، به نفع یک مدل متمرکز چشم‌پوشی کرد. خوش‌بینی اولیه افغان‌ها با افزایش حس «جنگ امریکا» از بین رفت و دولت به حمایت خارجی وابسته شد. مسائل عمیق‌تر مانند هویت ملی، اسلام سیاسی و مدل‌های حکومت‌داری هرگز به طور معناداری مورد توجه قرار نگرفتند. اصلاحات اغلب به جای نیازهای افغانستان، به جنبه‌های بین‌المللی توجه داشت و تجربیات محلی، به ویژه در مورد حقوق زنان، نادیده گرفته شدند.

بربنیاد گزارش، اولویت‌های نظامی اغلب با وظایف اداره توسعه بین‌المللی امریکا و وزارت خارجه در تضاد بود و اقدامات منسجم کل دولت را تضعیف می‌کرد. در داخل وزارت دفاع و در میان نیروهای متحد، فقدان یک ساختار فرماندهی یکپارچه، وضعیت نهایی نامشخص و ماموریت‌های متناقض از مبارزه با شورش تا مبارزه با تروریسم را ایجاد کرد و به فرماندهان منطقه‌ای اجازه داد در شکل‌دهی به اولویت‌ها، نفوذ بیشتری نسبت به یک استراتژی منسجم و از بالا به پایین داشته باشند.

اختلاف و شکنندگی سیاسی

گزارش به فساد، نبود اجماع سیاسی و نارضایتی در افغانستان نیز پرداخته و اشاره کرده است که انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴، موجب تفرقه و عدم اطمینان نسبت به مشروعیت دولت آینده شد و مداخله دیپلوماتیک قابل توجه امریکا را در پی داشت.

گزارش با اشاره به ابهام در سیاست این کشور در افغانستان می‌گوید امریکا از یک سو حضور نظامی و غیرنظامی خود را کاهش داد، اما از سوی دیگر با امضای توافق‌نامه‌هایی تعهد بلندمدت خود به حمایت از دولت افغانستان را اعلام کرد. برخی مقامات غیرنظامی و اعضای ارتش می‌گویند: «در امریکا، ماموریت در افغانستان یا به‌طور کامل درک نشده بود یا به طور کلی فراموش شده بود.»

فساد سیستماتیک

گزارش می‌گوید فساد، مصونیت از مجازات، به تعریف دولت پس از طالبان تبدیل شد و نارضایتی گسترده عمومی را افزایش داد. تلفات غیرنظامیان ناشی از حملات شبانه و هوایی امریکا، خشم عمومی را تشدید کرد.

افغانستان در ۲۰ سال گذشته در صدر کشورهای فاسد جهان قرار داشته است.

داگلاس لوت، مقام سابق امریکایی گفته است: «ریشه‌های شکست ما در افغانستان در سطح استراتژیک نهفته است، نه در سطح تاکتیکی. انرژی و بحث عظیمی صرف تدوین و تصمیم‌گیری‌های سیاسی شد، اما توجه بسیار کمی به نحوه اجرای آنها در افغانستان شد.»

دیوید سیدنی، معاون دستیار وزیر دفاع سابق در امور افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی، گفته است: «ما به دنبال افغانستانی بودیم که خانه‌ای برای تروریسم نباشد، جایی که امریکایی‌ها و متحدان ما امن‌تر باشند و مردم افغانستان آینده‌ای که شایسته آن هستند، داشته باشند. برای شکست ما هیچ پاسخ ساده و مشخصی وجود ندارد. هیچ عامل واحدی یا خطای سیاستی واحدی مسئول نیست؛ بلکه عوامل متعدد، گاهی آشکار و گاهی پنهان، در تعامل با هم باعث شکست شدند.»

چهار سال پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، طبق گزارش نهادهای مستقل جهانی، این کشور باردیگر به پناه‌گاه امن گروه‌های تروریستی مبدل شده است. اخیرا کارشناسان سازمان ملل متحد هشدار داده‌اند که داعش خراسان در افغانستان تهدیدی جدی به امریکا و اروپا است. القاعده متحد طالبان که عامل اصلی جنگ ۲۰ ساله امریکا در افغانستان بوده است، در تلاش بازسازی و احیای مجدد می‌باشد.

خبرهای بیشتر

رادیو