آسوشیتدپرس گزارش داد با تسلط مستقیم رهبر طالبان بر سلاحها و تجهیزات نظامی، نفوذ سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان تضعیف شده و وزارتهای دفاع و داخله به حاشیه رانده شدهاند. حقانی که در گذشته بارها از هبتالله انتقاد کرده بود، اکنون نمیتواند در جنگ با جناح قندهار پیروز شود.
آسوشیتدپرس در گزارش تحلیلی با تشریح پنج نکته مهم مرتبط به حکومت طالبان، نوشته است که این گروه از طریق فرمانها و احکام شرعی حکمرانی میکند، اما مردم افغانستان آرزوها و نیازهای دارند که با احکام و ایدئولوژی برآورده نمیشود.
در این گزارش به تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و کاهش شدید کمکهای خارجی در افغانستان اشاره شده که توانایی طالبان را برای رهبری واقعی محک خواهد زد.
یکم: رهبر طالبان میراث خود را تثبیت کرده است
ملا هبتالله آخندزاده از سال ۲۰۱۶ بدینسو، طالبان را از سمت شورش به سمت کسب قدرت رسمی در افغانستان هدایت کرده است؛ او از آن زمان خواستار ایجاد یک نظام اسلامی در این کشور بوده است. رهبر طالبان با توشیح قانون امر بهمعروف و نهی از منکر در سال گذشته، تمامی جوانب زندگی فردی و جمعی شهروندان را زیر سایه شریعت قرار داد.
ملا هبتالله بارها گفته است که طالبان برای اجرای شریعت مبارزه کرده و پیروی از دستورات او برای همه الزامی است. حامیان او بر اقتدار دینی او برای صدور فرمانها تأکید دارند؛ وزیر تحصیلات عالی طالبان در ماه اپریل حتی انتقاد از آخندزاده را کفر دانست و اطاعت از او را دستور الهی اعلام کرد.
ابراهیم بحیث، تحلیلگر ارشد گروه بحران در آسیا، گفت: «او (رهبر طالبان) تعیین میکند چه چیزی حرکت کند و چه چیزی حرکت نکند، چه اتفاقی بیفتد و چه اتفاقی نیفتد.»
دوم: اختلافات داخلی طالبان سرکوب شده است
در بین طالبان گروههایی وجود داشتهاند که خواهان لغو محدودیتها برای زنان و دختران بودند تا بدینترتیب زمینه گسترش تعاملات جهانی و مالی بیشتری ایجاد شو، اما آخندزاده و حامیانش در برابر این فشار مقاومت کردند. حکومت طالبان اخیرا روابط دیپلوماتیک با شماری از کشورها برقرار کرده و سالانه میلیاردها دالر از طریق مالیات جمعآوری میکند تا فعالیتهای دولتی را ادامه دهد.
آسوشیتدپرس گزارش داده است که پس از کنترول مستقیم ملا هبتالله بر تسلیحات و تجهیزات نظامی، شماری از مقامات ارشد و ذینفوذ طالبان از جمله سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، ضعیف شدهاند.
حقانی که کاکایش در یک حمله انتحاری در ماه دسامبر سال گذشته کشته شد، قبلا از ملا هبتالله در برابر سیاستهای انحصاری اش انتقاد میکرد، اما اکنون نمیتواند با جناح قندهار وارد جنگ و پیروز شود.
پیش از این منابع آگاه به افغانستان اینترنشنال گفتند که حقانی از دستورات رهبر طالبان در مورد آموزش زنان و دختران ناراضی است و همچنین انتقال نیروهای ویژه، سلاحها و سایر تجهیزات نظامی به قندهار را تلاش هبتالله برای تمرکز قدرت و منزوی کردن چهرههای پرنفوذ طالبان میداند.
بیشتر بخوانید: منابع میگویند وزیران داخله و دفاع طالبان از مداخلات هبتالله در کار شان ناراض اند
آخندزاده شریعت اسلامی را در قلب رهبری خود قرار داده و رهبری خود را نیز در اجرای شریعت محکم کرده است. بحیث گفت: «او خود را غیرقابل جایگزین کرده و کل جنبش طالبان به او وابسته است.»
سوم: هیچ نشانهای از تغییر در وضعیت زنان و دختران دیده نمیشود
زهرا نادر، سردبیر خبرگزاری «زن تایمز»، به آسوشیتدپرس گفته است که به رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه پیام بسیار نگرانکنندهای دارد: «این اقدام این پیام به طالبان میدهد که میتوانند حقوق زنان را سرکوب کنند و حقوق بشر را بهطور سیستماتیک نقض کنند، بدون آنکه با پیامد خاصی مواجه شوند. آنها بهخاطر این کار پاداش میگیرند. این حرکت، سیلی بر صورت زنان افغان است.»
هرچند مخالفتهایی با سیاستهای طالبان وجود دارد، اما مردم میترسند زیرا جایگزین قدرتمندی وجود ندارد. زهرا نادر میگوید: «نبود اعتراض آشکار به معنای پذیرش نیست. این نشاندهنده خطرات شدید برای مخالفان است. مقاومت هنوز وجود دارد، آرام و خصوصی است، اما بیان عمومی آن با ترس و زور سرکوب شده است.»
خانم نادر میگوید که اگرچه باور اندکی به تغییر سیاستهای طالبان وجود دارد، اما زنان خود را از نظر روحی و فکری برای آیندهای فراتر از طالبان آماده میکنند. او گفت «این امید که این خشونت همیشه ادامه نخواهد داشت، باعث میشود بسیاری از آنها ادامه دهند. این زنان باور ندارند که رژیم موضع خود را درباره حقوق زنان تغییر دهد.»
چهارم: روابط منطقهای با طالبان مبتنی بر معامله است
افغانستان با شش کشور هممرز است که بسیاری شریک تجاریاند و همچنین از توصیههای غرب درباره حقوق و آزادیها ناراضیاند. افغانستان بین خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوبی قرار دارد و از نظر موقعیت استراتژیک برای کشورهای ثروتمند انرژی و انرژیطلب اهمیت دارد.
روابط دوجانبه طالبان با کشورهای منطقه بر مبنای مسائل مشترک مانند مرز، آب، ترانزیت و امنیت است. با اینحال اخیرا لحن ضد مهاجر به ویژه در اروپا میتواند تعامل دیپلوماتیک را با طالبان افزایش دهد.
طالبان در منطقه احساس راحتی میکند و روش قابل قبولی برای فعالیت یافته است و منطقه نیز به حضور آنها عادت کرده است. زهرا نادر گفت: «چهار سال گذشته فشار واقعی بر طالبان نبوده، بلکه تطبیق و عادیسازی بوده است. برای ما که از داخل و خارج افغانستان نظارهگر هستیم، این دردناک است و تایید میکند که رنج زنان افغان در برابر منافع سیاسی کنار گذاشته میشود.»
پنجم: آزمون واقعی طالبان هنوز پیش روست
تا ماه اپریل ایالات متحده بزرگترین کمککننده به افغانستان بود، جایی که بیش از نیمی از جمعیت برای بقا به کمکها وابستهاند. اما این کمک اضطراری به دلیل نگرانی از سوءاستفاده طالبان متوقف شد. هزاران افغان، از جمله زنان، با کاهش فعالیت یا تعطیلی سازمانهای غیرانتفاعی، شغل خود را از دست دادهاند.
شماری از نهادهای کمککننده هشدار میدهند که ناامیدی و افزایش تنشها میتواند خشونتهای خودجوش را در پی داشته باشد، زیرا مردم برای منابع و خدمات رقابت میکنند. کاهش کمکها همزمان با اخراج گسترده افغانها از کشورهای همسایه، افزایش جمعیت و بیکاری همراه است.
سازمان بهداشت جهانی پیشبینی میکند جمعیت تا سال ۲۰۵۰ به ۷۶.۸۸ میلیون نفر برسد، یعنی ۸۵ درصدافزایش. افغانستان باید غذا، سرپناه و فرصتهای اقتصادی فراهم کند.
توماس روتیگ از شبکه تحلیلگران افغانستان گفت که طالبان تصور میکرد جنگ را با کمک خدا و مردم برده است، اما این گروه باید منعطف شود و به نگرانیهای مردم گوش دهد. روتیگ گفت طالبان باید درباره این فکر کند که آیا میخواهد فقط حکومت کند یا میخواهد افغانستان را جای بهتری برای زندگی بسازد. «این احتمالا مهمترین پرسشی است که پیش روی آنهاست.»