روایت خانواده‌ها از مرگ عزیزان‌شان که در روز سقوط افغانستان از هواپیما افتادند

سه‌شنبه ۱۴۰۴/۰۵/۲۱

با گذشت چهار سال از سقوط افغانستان به دست طالبان و مرگ چند نفر که هنگام فرار به بدنه هواپیمای امریکایی در فرودگاه کابل آویزان شده بودند، خانواده‌های قربانیان می‌گویند آن روز را هرگز فراموش نمی‌کنند.

آنان در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه گفته‌اند که این زخم هرگز التیام نخواهد یافت.

پس از قدرت‌گیری طالبان در افغانستان، هزاران نفر در محوطه فرودگاه کابل به‌سوی یک هواپیمای نظامی در حال پرواز هجوم بردند و شماری به امید فرار، خود را به بدنه آن آویزان کردند.

تصاویر و ویدیوهای ثبت‌شده از آن روز، لحظه‌های هولناکی را نشان می‌دهد که در آن چند نفر از ارتفاع سقوط کرده و جان باختند. این تصاویر و ویدیوها به سرعت در سراسر جهان پخش شد.

یکی از آن‌ها شفیع‌الله هوتک، ۱۸ ساله بود که آرزو داشت داکتر شود، اما به دلیل نداشتن پول برای تحصیل، مجبور بود کار کند.

در روز ۱۶ آگوست ۲۰۲۱، یک روز پس از آنکه طالبان کابل را تصرف کرد، هوتک تحت تاثیر شایعاتی قرار گرفت که گویا که امریکایی‌ها، افغان‌هایی را که خواهان فرار هستند، با خود می‌برند. او صبح آن روز در حالی که ۵۰ افغانی در جیب داشت، به والدینش گفت: «من به امریکا می‌روم!»

فرودگاه مملو از خانواده‌هایی بود که هر تکه کاغذی را که فکر می‌کردند ممکن است به خروج آن‌ها با خارجی‌های در حال ترک کمک کند، محکم در دست داشتند.

زر بی‌بی‌ هوتک، مادر شفیع‌الله می‌گوید: «او امیدوار بود و می‌گفت اگر به امریکا برسد، می‌تواند کار کند و تمام کارهایی که برایش کرده بودیم را جبران کند.»

او افزود: «شفیع‌الله می‌گفت وضعیت بهتر نخواهد شد، بهتر است که برویم.» مادرش گفت: «من تذکره‌ام را به او دادم و او رفت. بعد شنیدیم که جان باخته است.»

زر بی‌بی‌ هوتک از سوی اقوامی که عکس شفیع‌الله را در فیسبوک دیده بودند و شاهدان در فرودگاه آن را منتشر کرده بودند، از واقعه خبردار شد. او گفت: «جیغ کشیدم، مثل دیوانه بیرون دویدم. بعضی همسایه‌ها نمی‌دانستند چه واکنشی نشان دهند. یکی مرا گرفت و به خانه برگرداند.»

پیکر شفیع‌الله روی سقف یک خانه در شمال کابل، چند کیلومتر دورتر از فرودگاه، افتاده بود.

بدن فدامحمد امیر، ۲۴ ساله نیز همین‌طور بود. پدرش می‌گوید فدامحمد از طالبان متنفر بود. پاینده محمد ابراهیمی، پدر فدامحمد می‌گوید که فرزندش در ۱۶ آگوست وانمود کرد که وقت ملاقات در کلینیک دندانپزشکی دارد و خانه و خانواده را ترک کرد.

بعد از ظهر همان روز خانواده‌اش تلاش کردند با او تماس بگیرند. وقتی تلفن بالاخره زنگ زد، یک غریبه که ادعا می‌کرد در فرودگاه است، پرسید: «فدا را می‌شناسید؟ او از هواپیما سقوط کرده است.»

ذاکر انوری، برادر زکی که زیر چرخ‌های هواپیما در فرودگاه کابل له شد، از تعلل خلبان و خدمه‌های هواپیما شکایت دارد. او گفت: «هواپیماها دوربین دارند. خلبان می‌دانست چه می‌کند، می‌دانست خطرناک است، می‌توانست متوقف شود.»

با این‌حال سخنگوی ارتش امریکا قبلا گفته بود که چون «هواپیما توسط صدها غیرنظامی افغان محاصره شده بود، خدمه تصمیم گرفتند هرچه سریع‌تر فرودگاه را ترک کنند.»

خبرهای بیشتر

رادیو