صدای موتر نوع هایلکس تویوتا در بازار پر گرد و غبار و شلوغ اسلحه در پکتیکا برای بسیاری آشناست. پرچم سفید طالبان بر فراز دکان برافراشته است و حاجی مطیعالله در داخل دکان، همراه با فردی دیگر که از فرماندهان سابق طالبان است، مشغول معامله اسلحههای ام ۴ امریکایی و چینی دیده میشود.
حاجی مطیعالله در حالی که اسلحه امریکایی ام ۴ را در دست داشت، گفت: «در جنگ اسیر نمیشود، این یک ضربالمثل است که برخی به وسیله گلوله دشمن میمیرند، اما برخی به دلیل اسلحه بدل جان خود را از دست میدهند.»
در اگست ۲۰۲۱، پس از سقوط نظام جمهوری و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، میلیاردها دالر سلاح سبک و سنگین امریکایی که به ارتش ملی افغانستان تعلق داشت، به دست طالبان افتاد.
بر اساس گزارش دفتر حسابرسی دولت امریکا (GAO)، بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۱ به نیروهای افغان تقریباً ۱۶ هزار دوربین دید در شب، ۳۵۸ هزار و ۵۳۰ اسلحه مختلف، بیش از ۶۴ هزار مسلسل، ۲۵ هزار و ۳۲۷ نارنجکانداز دستی و ۲۲ هزار و ۱۷۴موتر هاموی و سایر موترها در دورههای مختلف تحویل داده شده است.
طبق گزارشهای سیگار – بازرس ویژه ایالات متحده امریکا، تنها در سال ۲۰۱۷ به نیروهای افغان نزدیک به ۲۰ هزار اسلحه ام ۱۶ و در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ حدود پنج هزار اسلحه ام ۴ تحویل داده شده است.
بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی افغانستان، بخشی از این تجهیزات بسیار سریع و با قیمت پایین به خریداران و قاچاقچیان اسلحه در دو طرف مرز دیورند رسید.
طالبان برخی از اسلحههای سبک ضبطشده را در روزهای اولیه سقوط بهعنوان غنیمت فروختند. تعدادی از سربازان پیشین امنیتی افغانستان نیز ترجیح دادند پیش از اینکه اسلحههایشان به دست طالبان بیفتد، آنها را بفروشند.
در ولایت خوست، بخش بزرگی از سلاحهای امریکایی مربوط به قطعات صفری سازمان سیا (CIA) و نیروهای محافظتی خوست (KPF) در میان جنگجویان توزیع شد و بعدها بخشی از این سلاحها فروخته شدند.
یکی از فرماندهان پیشین قطعات خوست به افغانستان اینترنشنال گفت که تجهیزات سه کندک این نیروها – کندک اسپیره، کندک دهم سپلگین و کندک پنجم سرحدی تنی – به دست جنگجویان افتاب داور، فرمانده سابق طالبان پاکستانی (تیتیپی)، افتادهاند.
در میان این تسلیحات، سلاحهای ام ۴و ام ۱۶، دوربینهای حرارتی قابل نصب (Pulsar Thermal Optics، عینکهای دید در شب، کلاههای بالیستیک، نارنجکاندازهای دستی، تفنگهای کمری برتا (Beretta) ساخت امریکا و سایر تجهیزات پیشرفته وجود داشت.
گفته میشود که این تجهیزات اکنون در بازارهای اسلحه در ولایتهای خوست، پکتیا و پکتیکا فروخته میشوند.
با شدت گرفتن جنگ، قیمتها افزایش مییابند
در روزهای نخست سقوط، قیمت سلاحهای امریکایی ام ۱۶ و ام ۴ حدود هزار تا دو هزار دالر بود. در آن زمان هم سربازان این سلاحها را میفروختند و هم جنگجویان در خرید و فروش آنها نقش داشتند. اما هرچه این سلاحها در بازار کمیابتر میشوند، قیمتشان نیز افزایش مییابد.
بر اساس اطلاعات حاجی مطیعالله، اکنون در بازارهای افغانستان، بهویژه در خوست و پکتیکا، یک قبضه سلاح ام ۴ امریکایی نو به قیمت ۴۲۸۵ دالر و یک قبضه ام ۱۶ به قیمت ۱۴۲۸ دالر فروخته میشود. قیمت تفنگهای چینی ام ۴ سه برابر ارزانتر از نمونههای امریکایی است و به اندازه قیمت یک ام ۱۶ امریکایی فروخته میشوند.
بیشتر این سلاحها توسط طالبان پاکستانی خریداری شده و در نبرد علیه ارتش پاکستان استفاده میشوند. جنگجویان برای استفاده از دوربینهای لیزری دید در شب، از ام ۴ و ام ۱۶ امریکایی و همچنین ام ۴ چینی کار میگیرند.
تفنگ امریکایی ام ۴ بهصورت انتخابی توانایی شلیک نیمهاتومات (سهتایی) و کاملاً اتوماتیک را دارد و بهدلیل استفاده از آلومینیوم و پلیمر در ساخت آن، در شرایط سخت از استحکام و دوام بالایی برخوردار است.
اجزای مهم این سلاح مانند قنداق، دسته (pistol grip) و محافظ دست (handguard) از مواد پلیمری سبک و مقاوم ساخته شدهاند. این امر سلاح را ضد زنگ و مقاوم کرده و همچنین وزن آن را کاهش داده است.
محافظ دست این سلاح اغلب خاصیت ضد حرارت دارد، که باعث میشود هنگام شلیکهای پیاپی و ایجاد گرما، کنترول آن بهتر و آسانتر باشد.
تفنگهای چینی ام ۴ از نظر ظاهر شباهت زیادی به نمونههای امریکایی دارند، اما مانند نسخههای امریکایی مقاوم نیستند و تنظیمات کامل نیز ندارند. با این حال، چون عملکرد مشابهی دارند و نسبت به نمونههای امریکایی ارزانتر هستند، در میان جنگجویان خریداران خود را دارند.
حاجی مطیعالله که پیشتر در اعظم ورسک در وزیرستان جنوبی و مرکز میرانشاه در وزیرستان شمالی در زمینه فروش اسلحه فعالیت داشت، تفاوت زیادی از نظر ظاهر میان ام ۴ چینی و امریکایی نمیبیند. او میگوید: «ام ۴ چینی ارزان است و تا همین اواخر در بازار آزاد دره آدمخیل در خیبر پختونخوا به فروش میرسید. دره آدمخیل مدلهایی مانند ام ۴ و انواع دیگر را نیز تولید میکند، اما قابل استفاده نیستند. ام ۴ امریکایی ظرفیت بهتری برای نصب دوربین، لیزر و چراغ دارد، هدف را بهتر میزند و دقیقتر است.»
با این حال در میدان جنگ، از انواع مختلف سلاحها استفاده میشود که هرکدام وظیفه خاصی را انجام میدهند.
راکتهای BM1 که اکنون قیمت آنها ۴۲۴ دالر است، از جمله سلاحهای مورد علاقه جنگجویان برای حملات بلندبرد، مانند حمله به فرودگاهها و پایگاههای نظامی، به شمار میروند.
راکتانداز روسی RPG-7 نیز اکنون به یک سلاح رایج در میان جنگجویان تبدیل شده و با قیمت ۵۳۵ دالر به فروش میرسد. این سلاح بیشتر برای حمله به کاروانهای موترها استفاده میشود، اما اکنون توپ ۸۲ میلیمتری جای آن را گرفته، چرا که توانایی سوراخ کردن دیوارهای ضخیم بتنی را دارد.
در این اواخر، سازندگان ماین تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) موفق شدهاند گلولههای توپ ۸۲ میلیمتری را برای استفاده در راکتانداز RPG-7 سازگار کنند. جنگجویان این گلولهها را با استفاده از ماشینهای تراشکاری تغییر شکل میدهند و سپس در قسمت پایین آنها خرج (پتاقی) گلوله RPG-7 را نصب میکنند.
داور [نام مستعار] یکی از فروشندگان پیشین اسلحه در میرعلی، واقع در شمال وزیرستان، به افغانستان اینترنشنال گفت: «تقاضا برای توپ ۸۲ میلیمتری، که از روی شانه شلیک میشود، بهشدت افزایش یافته است. این توپها هنگام حمله به پایگاههای نظامی بسیار مؤثر واقع شدهاند، زیرا میتوانند دیوارهای بتنی و سیمانی محکم را تخریب و سوراخ کنند. راکتهای RPG-7 چنین تواناییای ندارند که دیوارها را تخریب یا سوراخ کنند.»
بهگفته او، قیمت توپ ۸۲ میلیمتری به ۱۷۸۴ دالر افزایش یافته و هر گلوله آن به قیمت ۷۱ دالر فروخته میشود.
قیمت مسلسل روسی پیکا (PK) که هنوز هم در میان جنگجویان یک سلاح محبوب به شمار میرود، حدود ۱۷۱۰ دالر امریکایی است و یک خشاب (۱۰ مرمی) فشنگهای پیکا تقریباً ۳.۴۰ دالر فروخته میشود.
در سایر سلاحها که قیمتهایشان هم بالا رفته و در بعضی موارد پایین آمده است، هم سلاحهای ساخت روسیه و هم امریکایی وجود دارند. در بازار سیاه بین پکتیکا و وزیرستان، یک نارنجک دستی (Hand grenade) تقریباً بین ۱۲تا ۱۴ دالر امریکایی فروخته میشود.
قیمت یک کلاشینکف روسی ساخت داخلی (AK-47) بین ۱۳۷۰ تا ۱۵۴۰ دالر امریکایی است.
طالبان پاکستانی از سلاحهایی که از نیروهای پاکستانی به دست میآورند، مانند تفنگهای G3، تفنگهای کوتاه آلمانی MP5 کالیبر ۹ میلیمتری، مسلسلهای MG1 A-3 و MG1 ساخت پاکستان، تفنگ SMG-PK و هاوانهای پاکستانی ۸۱ میلیمتری، چندان استفاده نمیکنند.
گروههای مسلح در زمینه سلاحها بهویژه در بخش مسلسلها نوآوری دارند. آنها باروت را از بمبها و راکتهای قدیمی استخراج میکنند و در انفجارهای خودروهای بمبگذاری شده و حملات انتحاری از آن بهره میبرند. این گروهها کارگاههایی برای تعمیر و ساخت تجهیزات الکترونیکی و نظامی دارند؛ وسایل کنترول از راه دور، خودروهای بمبگذاری شده، ماینهای کنار جادهای، برخی مواد منفجره و مهمات را خودشان تولید میکنند.
سلاحهای روسی به تدریج محبوبیت خود را از دست میدهند
پیش از سال ۲۰۰۲، کلاشنیکف در دست هر جنگجو و کلکوف در دست هر فرمانده بود، اما اکنون با تغییر نسل جنگجویان، فرهنگ استفاده از سلاحهای روسی نیز تغییر کرده و جای خود را به تفنگهای امریکایی ام ۱۶ و ام ۴ داده است.
ارزش سلاحهای امریکایی اغلب به دوام آنها و تجهیزات قابل نصب بر روی آنها وابسته است.
ده خشاب این سلاحها (هر خشاب معمولاً ۳۰ گلوله دارد) به قیمت ۵.۴۳ دالر فروخته میشود که تقریباً یک دالر گرانتر از ده خشاب گلولههای کلاشنیکف (۴.۳۶ دالر) است.
جنگجویان معمولاً روی سلاحهای خود از دوربینهای روسی و چینی استفاده میکنند، زیرا دسترسی به دوربینهای امریکایی محدود است.
قیمت دوربینهای چینی به دلیل اثربخشی بالا و افزایش استفاده و تقاضا در جنگ، از حدود ۲۸۰۰ دالر به ۳۸۴۰ دالر افزایش یافته است. این دوربینها همزمان توسط طالبان پاکستانی و نیروهای مرزی پاکستان مورد استفاده قرار میگیرند.
تاکتیکهای طالبان پاکستانی
افغانستان اینترنشنال در یک سال گذشته تاکتیکها و نوع حملات طالبان پاکستانی در مناطق جنوبی وزیرستان، شمالی وزیرستان، باجور، مهمند، تانک، لکی مروت و بنو در خیبر پختونخوا را بررسی کرده است.
این بررسیها نشان میدهد که این گروه در اکثر حملات، حملات گروهی و هدفمند، ابتدا دوربینهای لیزری (که معمولاً روی سلاحهای ام ۴ و ام ۱۶ نصب میشود) را به سمت دوربینهای امنیتی نظامیان پاکستانی هدف قرار میدهد و سپس حمله میکند. در حملات لیزری، بیشتر از جنگجویان باتجربه طالبان افغان استفاده میکنند.
در ۲۰ دسامبر، در منطقه مَکین جنوب وزیرستان، در یک حمله گروه طالبان پاکستان، ۱۷ سرباز پاکستانی کشته شدند. در این حمله، جنگجویان ابتدا با استفاده از سلاحهای لیزری، دوربینهای امنیتی آنها را از کار انداختند و سپس وارد مرکز شدند. پیش از این حمله، ارتش پاکستان دو عضو ارشد شورای رهبری این گروه، مولانا طه و مولوی منصور را در تانک به قتل رسانده بود.
پس از ورود تجهیزات امریکایی و دوربینهای لیزری به بازار سیاه، استفاده از تفنگهای روسی و ایرانی اسنایپر کاهش یافته است، اما برای جلوگیری از تبلیغات پیرامون استفاده از سلاحهای امریکایی، طالبان پاکستانی در عملیات خود از اصطلاح عمومی «اسنایپر» برای اشاره به این سلاحها استفاده میکنند.
عابدالله محسود (نام مستعار) که رهبر گروه کوچکی از طالبان پاکستانی است، وسایل جدید را نسبت به تجهیزات قدیمی اقتصادیتر میداند. او که در مناطق لدها و مَکین در جنوب وزیرستان فعالیت میکند، میگوید: «این دوربینها و لیزرها هزینههای جنگجویان را سه برابر کاهش دادهاند. قبلاً در حملات هزینههای زیادی روی سلاحها میرفت، اما اکنون گلولهها دقیقتر به هدف میخورند و از هزینههای اضافی جلوگیری میشود.»
به باور او، «قبلاً جنگجویان در حملات خود از نارنجکاندازهای روسی استفاده میکردند که از فاصله یک کیلومتر به صورت مایل روی مواضع شلیک میکردند، اما اکنون نارنجکاندازهای امریکایی مانند M203 به کار میروند که تا ۱۵۰۰ متر هدفگیری میکنند و بهخوبی روی تفنگهای امریکایی ام ۴ و ام ۱۶ نصب میشوند.»
قیمت هر نارنجکانداز ۷۲۷ دالر امریکایی است و گلولههای گردی مشابه توپ بمبگذار آن، هر کدام ۳.۶۴ دالر قیمت دارند.
بازار سیاه اسلحه در دو سوی مرز دیورند، شبکهای پیچیده و گاه سازمانیافتهای از قاچاق است که از تفنگهای قدیمی شوروی گرفته تا سلاحهای پیشرفته امریکایی و دوربینهای چینی، همهچیز در آن یافت میشود.
به گفته فروشندگان اسلحه، این تجهیزات اغلب از کشورهای همسایه مانند ایران، چین و روسیه وارد میشوند. برخی تجهیزات مانند دوربینها نیز از طریق مسیرهای ثالث بهصورت آنلاین خریداری میشوند.
دوربینهای چینی نمونه بارز این وضعیت هستند. این تجهیزات به مناطقی چون دره آدمخیل، وزیرستان، خوست، پکتیکا و مناطق اطراف منتقل میشوند و توسط گروههای مسلح، فرماندهان محلی، و حتی برخی مقامات و سیاستمداران پاکستانی خریداری میشوند.
یک فروشنده سلاح در خوست که در قاچاق سلاح و تجهیزات نیز فعالیت دارد، میگوید: «با افزایش ناامنیها، تقاضا برای سلاح و دوربینهای جنگی نیز افزایش یافته است. قبلاً دوربینهای چینی بیشتر از کراچی وارد میشدند، اما اکنون بر آنها محدودیت وضع شده است. اینجا دو نوع دوربین بیشتر متقاضی دارد؛ یکی روسی و دیگری چینی. دوربینهای چینی نسبت به نمونههای روسی مؤثرتر ثابت شدهاند.»
او به افغانستان اینترنشنال گفت: «قبلاً قیمت این دوربینها ۲۸۵۴ دالر بود، اما حالا که جنگ شدت یافته، تا ۴۲۸۰ دالر هم فروخته شدهاند، چون تقاضا خیلی بالا رفته است. در بازار آزاد حتی نیروهای ارتش پاکستان نیز این دوربینها را خریداری کردهاند.»
فروشندگان سلاح عمدتاً دوربینهای زومدار (Trijicon 4×32 RCO) که روی تفنگهای اتوماتام ۱۶نصب میشوند، دوربین لیتوانیایی (Pulsar 550)، امریکایی (ATN MARS-HD 384/640) و چینی (Longot AL350/650) را میفروشند که بهعنوان وسایل دید در شب نیز کاربرد دارند و در بازار آزاد نیز قابل دسترسیاند.
طالبان پاکستانی همچنین از دوربینهای گرانقیمت (ATN MARS) استفاده میکنند که معمولاً روی ام ۴ نصب میشوند.
نسخههای جدید این دوربینها به بلوتوث و وایفای متصل میشوند و امکان ثبت و پخش آنلاین ویدیو (استریمینگ) را دارند. نسخه جدید دوربینها بین ۳۹۰۰ تا ۴۵۰۰ دالر قیمت دارند و نمونههای دستدوم آنها بین ۲۵۰۰ تا ۲۸۵۰ دالر فروخته میشوند.
پس از فروپاشی نظام جمهوری در ماه اگست سال ۲۰۲۱، صدها قبضه تپانچه بیریتا (Beretta M9)، گلاک و مدل پولیسی SW9VE، همچنین تفنگهای ام ۴ و ام ۱۶ از طریق قندهار به مناطق کویته در بلوچستان و ولسوالیهای مومند، خیبر، وزیرستان شمالی و جنوبی در خیبر پختونخوا قاچاق شدند.
با این حال، از آنجا که قیمت بیریتا و ام ۴ بالا است، بسیاری از مردم نسخههای پاکستانی این سلاحها را که قیمت کمتری دارند، خریداری میکنند.
همکاران افغانستان اینترنشنال در جریان بازدید از یک کارخانه تولید سلاح در شهر پیشاور، شاهد تولید تپانچههای بیریتا، تفنگهای ضرب عضب، و مدلهای پاکستانی ام ۴ با کالیبرهای ۲۲۲، ۲۲۳ و ۳۰۸ نه میلیمتری بودند؛ سلاحهایی که با مجوز دولت پاکستان برای مصرف داخلی تولید میشوند.
در میان این تولیدات، سلاحهایی نیز وجود داشت که در ارتش و نیروهای کماندوی پاکستان مورد استفاده قرار میگیرند.
جهانگیر، که از چهار سال پیش در این کارخانه مشغول به کار است و متخصص تپانچههای بیریتا به شمار میرود، میگوید این تپانچهها به دلیل نوع طراحی، زیبایی و کارایی بالا، در پاکستان – به ویژه در ایالت پنجاب – طرفداران زیادی دارند و بیشتر تولیدات به آنجا ارسال میشود.
در هلمند، قندهار، خوست و پکتیکا، تپانچههای امریکایی بیریتا (Beretta M9) که معمولاً برای عملیات در مناطق شهری به کار میروند، نسبت به گذشته که تا حدود ۱۲۰۰ دالر قیمت داشتند، ارزانتر شده و اکنون قیمتی در حدود ۶۸۵ تا ۷۰۰ دالر امریکا دارند.
به باور فروشندگان سلاح، یکی از دلایل کاهش قیمت این تپانچهها این است که قبلاً طالبان در شهرها بسیار از آنها برای عملیات ترور استفاده میکردند، اما اکنون گروههای دیگر مانند طالبان پاکستانی و بلوچهای جداییطلب عملیات شهری را کاهش دادهاند.
قیمت صداخفهکنهای تپانچهها بسته به کیفیت متفاوت است؛ صداخفهکن اصلی حدود ۱۷۰ دالر امریکا و نمونه ساخت پاکستان حدود ۷۰ دالر قیمت دارد.
جمعهبازارهای قندهار و هلمند از رونق افتادهاند
در اوایل سقوط نظام جمهوری اسلامی افغانستان در اگست ۲۰۲۱، خرید و فروش آزادانه اسلحه در جمعهبازارهای ولسوالیهای قندهار و هلمند جریان داشت.
در ولسوالیهای میوند و پنجوایی قندهار، موسی قلعه، سنگین و بهرامچه هلمند و ولسوالی بکوای فراه، دکانهای فروش اسلحه فعال بودند، اما در هشت ماه گذشته این بازارها و دکانها بسته شدهاند و بیشتر معاملات اسلحه به صورت مخفی انجام میشود.
طالبان در مناطق مختلف اسلحههای قاچاقی را ضبط کردهاند. این گروه در هلمند فرماندهای به نام حاجی گلنبی را به اتهام قاچاق اسلحه به پاکستان بازداشت و پس از یک هفته او را آزاد کرد. زیرا گفته میشود که حاجی گلنبی ارتباط نزدیکی با مقامات ارشد دارد.
یک بازرگان اسلحه در قندهار به شرط افشا نشدن نامش به افغانستان اینترنشنال گفت: «ام ۴، ام ۱۶، کلاشنیکفهای روسی، تفنگهای پولیسی و برتا زیاد فروخته میشوند و بهترین بازار و بالاترین قیمت را کلکوف و ام ۴ دارند. ام ۴ و برتا اسلحههای دوران جمهوری بودند و تنها نیروهای خاص از آنها استفاده میکردند، به همین دلیل در میان طالبان محبوب هستند.»
او افزود: «قبلاً ام ۴ در قندهار و هلمند تا ۸۰۰۰ دالر هم فروخته میشد و گاهی به ۱۴۲۷ دالر هم میرسید. قبلاً برتا به سختی پیدا میشد و اگر هم بود قیمتش تا ۲۰۰۰ دالر بود، اما اکنون با قیمت ۷۰۰ تا ۸۰۰ دالر هم فروخته میشود.»
اما در سال ۲۰۲۵، قیمت اسلحهها دوباره افزایش یافته است. این امر ناشی از افزایش تقاضا برای اسلحه و فرمان هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان درباره انحصار توزیع سلاحها در دفتر خودش بوده است.
هبتالله آخندزاده در اگست ۲۰۲۴ با صدور فرمانی توزیع تمام اسلحهها و مهمات نظامی را صلاحیت انحصاری دفتر خود دانست. طبق این فرمان، وزرای دفاع و امور داخله و رئیس اداره استخبارات طالبان دیگر نمیتوانند اسلحهای از انبارها خارج یا به صورت مستقل توزیع کنند.
پس از این فرمان، ثبت اسلحه و تجهیزات نظامی در تمامی ولایتها آغاز شد و تعداد زیادی اسلحه، بهویژه اسلحههای ام ۴، به قندهار منتقل و تحت کنترول نیروی ویژه هبتالله آخوندزاده قرار گرفت.
علاوه بر این، گسترش جنگ در منطقه و افزایش تقاضا برای اسلحههای امریکایی نیز باعث افزایش قیمت آنها شد.
القاعده، طالبان پاکستانی، جداییطلبان بلوچ، گروه جیشالعدل که علیه ایران میجنگد و بازرگانان پاکستانی اسلحه بهعنوان خریداران عمده اسلحههای امریکایی شناخته میشوند.
حاجی مطیعالله به افغانستان اینترنشنال گفت: «در سالهای نخست، بازرگانان پاکستانی که بیشتر از مناطق قبیلهای بودند، اسلحههای زیادی را با قیمت پایین خریداری کردند، زیرا القاعده پس از سقوط طالبان بدهیهای چندین سالهشان را پرداخت و آنها پول کافی برای خرید اسلحه داشتند.»
اسلحههای مدرن شکل سنتی جنگ را تغییر دادهاند
در جنوری ۲۰۲۵، جنرال عاصم منیر، فرمانده کل ارتش پاکستان، در جلسهای درباره تمرینات نظامی در بلوچستان اعلام کرد که نیروهای مسلح پاکستان «براساس نیازهای کشور» سلاحها و سیستمهای خود را مدرن میکنند.
جنرال منیر تأکید کرد که هدف از نوسازی ارتش، پاسخ مؤثر و پیشگیری از هر تهدیدی است که علیه پاکستان ظهور کند.
دستیابی گروههای جنگجوی پاکستانی به سلاحهای پیشرفته امریکایی، چالشی بزرگ برای نیروهای امنیتی پاکستان به شمار میرود. در حملات گروههای تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) و جداییطلبان بلوچ، نیروهای مرزی و نهادهای مجری قانون، بهویژه پولیس خیبر پختونخوا، بیشترین آسیب را دیدهاند. این نیروها اغلب مجهز به سلاحهای قدیمی و کارکرده هستند که در میدان نبرد چندان مؤثر نیستند و آموزشهایشان نیز در محیط غیرنظامی و نامناسبی انجام شده که قابل مقایسه با آموزش جنگجویان نیست.
بر اساس برخی منابع باز، گروه خدمات ویژه پاکستان (SSG) معمولاً از تفنگهای هکلر و کوخ MP5 آلمانی استفاده میکند که در شرایط جنگی به دلیل عملکرد خوب و دقت بالا در تیراندازی شناخته شدهاند. علاوه بر این، تفنگ بلژیکی FN P90 نیز بهعنوان سلاح دفاعی ویژه به کار میرود که برای عملیات خاص گزینهای مناسب محسوب میشود. نسخههای پاکستانی و آلمانی این تفنگها تحت نامهای G3 و BW20 نیز در ارتش پاکستان رایج هستند. یکی دیگر از تفنگهای مشهور مورد استفاده سربازان پاکستانی، نوع ۵۶ کلاشینکف چینی است که کالیبر ۷.۶۲×۳۹ میلیمتر دارد.
در اگست ۲۰۱۷، نیویارک تایمز گزارش داد که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱، امریکا تقریباً ۳۳ میلیارد دالر بهعنوان کمکهای نظامی و حمایتهای امنیتی به پاکستان ارائه کرده است. در این کمکها علاوه بر تسلیحات سنگین و تجهیزات، ارتش پاکستان تفنگهای ام ۱۶، ام ۴ و تجهیزات دید در شب و نظارت مانند عینکهای دید در شب، پهپادها و سیستمهای رصد دریافت کرده است، اما این تجهیزات با توجه به تهدیدات امنیتی فعلی محدود محسوب میشوند.
اسلحههای لیزری در اختیار طالبان، که عمدتاً ساخت امریکا و مطابق استانداردهای ناتو هستند، برای ارتش پاکستان به ویژه نیروهای مرزی یک نگرانی بزرگ به شمار میروند. سربازان نمیتوانند آزادانه از پاسگاهها خارج شوند و اغلب هدف این نوع تسلیحات قرار میگیرند.
بهتازگی، شاخه رسانهای تحریک طالبان پاکستان به نام عمر مدیا ویدیویی از آموزش جنگجویان خود منتشر کرده است که در آن یک جنگجو موشک هدایتشونده امریکایی جوولین (FGM-148) را حمل میکند.
این سلاح برای نابودسازی تانکها و خودروهای زرهپوش طراحی شده و قادر است اهداف را با سرعت حدود هزار متر بر ثانیه در فاصلهای بین ۲.۵ تا ۴ کیلومتر هدف قرار دهد. پس از شلیک این سلاح، جنگجو قادر است محل خود را تغییر داده و مخفی شود، زیرا موشک به صورت خودکار هدف را دنبال میکند.
به همین دلیل، پاکستان بارها نگرانیهای خود را درباره سلاحهای باقیمانده امریکایی و ارتش ملی أفغانستان که به دست گروههای «دهشتافگن» افتاده با جامعه جهانی در میان گذاشته است تا ایالات متحده و جامعه بینالملل را ترغیب کند که این سلاحها را بازپس گیرند یا حداقل از طریق فشار بر طالبان افغانستان، کنترول این سلاحها را محدود کنند.
ارتش پاکستان برای مقابله با فناوری نظامی و تسلیحات جنگجویان، تا حدی نیروهای سرحدی (Frontier Corps) را به سلاحهای جدید مجهز کرده است که شامل پهپادها و تکتیراندازان نیز میشود. سلاحهای معمول آنها شامل تفنگ G3، راکت RPG-7، کلاشینکف (AK-47)، مسلسلهای سبک، توپخانههای کوتاهبرد و هاوانها، تجهیزات پشتیبانی هوایی و خودروهای زرهی حمل نفر (APC) و تانکهای دیگر است.
طالبان پاکستانی ادعا میکنند که اخیراً در طول مرز دیورند، ارتش پاکستان و نیروهای سرحدی نوعی پهپاد کوچک چینی دریافت کردهاند که قادر به حمل گلولههای هاوان ۸۵ میلیمتری است و علیه جنگجویان استفاده میشود.
عابدالله محسود در این باره گفت: «ارتش تلاش میکند راههای مقابله با تاکتیکهای جنگی طالبان را بیابد که یکی از آنها پهپادهای کوچک چینی است، اما این پهپادها فقط در روز مؤثرند و در شب نتیجهای ندارند. اکنون که طالبان به سمت مواضع برای جنگ نزدیک میشوند، سربازان فوراً آن پهپاد را به پرواز در میآورند.»
تلفات انسانی و خرابیهای گسترده پیامدهای انفجارها و تیراندازیها در جنگ است، اما برای فروشندگان سلاح این جنبه چندان نگرانکننده نیست، زیرا آنها کار و بار خود را با الفاظی مثل «جنگ برای آزادی و جهاد» توجیه میکنند. آنها راهی برای توجیه کار و بار خود پیدا میکنند و میگویند کاری میکنند که «هم خرما است و هم ثواب.»
برای حاجی مطیعالله، این داستانها تنها بخشی از تجارت است: «مثل مغازهداری که چاقو و دیگر ابزار برنده میفروشد، من هم سلاح میفروشم.» او شانه بالا انداخت و لبهایش را جمع کرد، «سلاح وسیلهای برای حفاظت و دفاع است. اینکه مردم با آن چه میکنند، کار خودشان است.»
حاجی مطیعالله به سمت کوهی که از بازار پرگرد و غبار فاصله داشت اشاره کرد و گفت: «در این کوهها همیشه جنگ جریان دارد.» او در حالی که سوار موتر هایلکس خود میشد، افزود: «جایی که جنگ باشد، سلاح هم هست.»