زمری سالنگی، بازیکن پیشین فوتبال افغانستان که به «شیر مو طلایی» مشهور بود و در لیگ برتر و تیم ملی افغانستان بازی کرد، به دلیل مشکل اقتصادی، در بازار مندوی کابل کراچیرانی میکند. او در گزارش کانال «توت» میگوید که زمانی مورد توجه مربی ١٤ سالههای اشتوتگارت آلمان قرار گرفته بود.
این فوتبالیست که روزگاری جزو بازیکنان شناخته شده فوتبال باشگاهی افغانستان بود میگوید سیزده سال در فوتبال افغانستان فعال بوده و پیراهن تیمهای ملی افغانستان را در ردههای گوناگون پوشیده است.
او به دلیل بیکاری و فقر اقتصادی در شرایط دشوار به سر میبرد و به گفته خودش، به همه جا برای کار مراجعه کرده و از بارکشی با کراچی تا شاگردی در نوایی و کارگری را تجربه کرده و در تلاش برای گذران زندگی روزمره خانواده خود است.
قصه زندگی زمری سالنگی که فوتبال را از دوازده سالگی در پارک شهر نو کابل شروع کرده، غمانگیز است. او در برنامه «توت» میگوید که تمام موفقیتهایش را در ورزش مدیون پدرش است که در روزگار پیری و زمانی که مریض بود، نتوانسته برایش کاری انجام دهد و پدرش را از دست داده است: «پدرم تکلیف قلبی داشت و ما در وضعیت بد اقتصادی بودیم، من نتوانستم پدرم را درمان کنم و در روزهای آخر حتی نتوانستم یک بالون اکسیژن برایش بگیرم تا چند روز بیشتر زنده بماند. این داغ بر دلم مانده است.»
او معتقد است که در ورزش زحمت زیادی را متقبل شده و افتخارهای متعددی کسب کرده؛ ولی حالا تمام آنها هیچ ارزشی ندارند: «من در ورزش بسیار زحمت کشیدم؛ ولی حالا تمام مدالها، جامها و جوایزی که گرفتم، اگر تمامش را به جایی ببرم، کسی آن را ده افغانی هم نمیخرد.»
سالنگی به صورت رسمی فوتبالش را در چهارده سالگی از تیم شعاع کابل آغاز کرد، سپس به تیم اردو پیوست.
او در نخستین سفر خارجی با تیم چهارده سال افغانستان به ایران سفر کرد. بعد از آن برای تمرین و آموزش عملی و تئوری در همان سالها به آلمان رفت.
سالنگی میگوید: «در آلمان علاوه بر مربیان افغان، زیر نظر هفت مربی آلمانی تمرین میکردیم. من در چهار بازی، شش گل زده بودم. روزی کسی آمد که گفتند از باشگاه اشتوتگارت است و مرا برای تیم چهارده سال این باشگاه پسندیده است.»
براساس گفتههای سالنگی در کانال «توت»، قرار بوده که او در آزمایشهای تیم چهارده سال اشتوتگارت شرکت کند؛ اما به دلیل متواری شدن سه بازیکن و یک مربی او در آلمان، این شانس از او گرفته و مجبور شده به افغانستان بازگردد.
بعد از سفر به آلمان، سالنگی با تیم افغانستان به مالیزیا و تاجیکستان نیز سفر کرد. او حالا در روزهای که به دلیل فوت پدر و مشکلات اقتصادی، فوتبال را رها کرده، بیکار است. سالنگی زمانی همراه با پدرش در پارک شهر نو «بولانی پزی» میکرد.
سالنگی که برای یافتن کار به گفته خودش به همه جا سر زده و جواب مثبت نگرفته، آخرین تلاشش را در بازار مندوی کابل جستوجو کرده است: «آخرین بار که با کراچیام، به مندوی رفتم، از صبح تا شام از این دکان به آن دکان گشتم، همه با من دعوا داشتند که کراچیام را جایی دیگری ببرم. مأموران شهرداری نیز میگفتند که باید ماهانه ٧٠٠ افغانی بپردازم تا خودم و کراچیام ثبت این اداره شود.»
او میگوید که از گذشته و فعالیتاش در ورزش و فوتبال پشیمان است: «کاش حرف پدرم را گوش داده و درس میخواندم تا روزی را نبینم که مردم بگویند زمری گدایی میکند.»
او اضافه میکند: «من برای این مردم افتخار کسب کردم و لبخند هدیه دادم؛ اما حالا این حرفها را به من میگویند.»
سالنگی با تمام این سختیها هنوز خودش را به افغانستان و کشورش متعهد میداند و میگوید: «از بابتی به گذشتهام افتخار میکنم و پشیمان هم نیستم؛ زیرا برای پرچم کشورم جنگیدم و برای این خاک زحمت کشیدم، خاکی که هنوز به گردن من حق دارد.»
در یکی از تجربههای دشوار زندگی، او میگوید که تعدادی از وی سوء استفاده کرده و او برای سه هزار افغانی در ماه هر کاری برای آنها انجام داده، حتی کارگری کرده و پشت موتر باربری ایستاد شده و بار حمل و نقل کرده است.
باید گفت که قصه زندگی زمری سالنگی موضوع تازهای نیست، اکثر ورزشکاران و قهرمانان افغانستان شرایط بهتر از سالنگی ندارند؛ اما دم نمیزنند و سکوت میکنند.