مذاکرات چهار روزه طالبان و پاکستان در استانبول بدون نتیجه پایان یافت. دو طرف یکدیگر را به نبود اراده لازم برای رسیدن به توافق متهم میکنند. ظاهرا سطح هیئتها در عدم موفقیت گفتوگوهای طولانی نقش داشته است. قرار است دور سوم مذاکرات ۱۵ عقرب در سطح بالاتر برگزار شود.
دور دوم مذاکرات که برای دو روز برنامهریزی شده بود، چهار روز طول کشید. این دور در مقایسه با نشست نخست در دوحه ناکام ارزیابی میشود. زیرا، در دوحه، طرفین بر توقف درگیریها، برقراری آتشبس و امضای توافقنامه موقت توافق کردند؛ اما در استانبول نهتنها پیشرفتی حاصل نشد بلکه لحن دو طرف تندتر شد.
پاکستان هشدار داد که اگر حملات شبهنظامیان ادامه یابد، طالبان را «سرنگون کرده و به کوههای تورهبوره بازمیگرداند». در مقابل، مقامهای طالبان نیز شدیدترین حملات لفظی را متوجه اسلامآباد کردند.
با وجود این تنشها، قطر و ترکیه از فروپاشی کامل گفتوگوها جلوگیری کردند و با تهیه اعلامیه مشترکی که بر تمدید آتشبس تاکید داشت، زمینه برگزاری دور سوم را فراهم کردند.
از اظهارات وزیر دفاع پاکستان برمیآید که ترکیه حافظ منافع اسلامآباد و قطر حافظ منافع طالبان شناخته شده است.
نارضایتی از سطح نمایندگان
اعلامیه پایانی دور دوم، نشاندهنده نارضایتی میانجیگران از سطح هیئتها بود. بیشتر نمایندگان طالبان و پاکستان از چهرههای ردهسوم و چهارم بودند؛ مسئلهای که تصمیمگیری درباره منازعات پیچیده را دشوار کرد. نمایندگان دو طرف در جریان گفتوگوها ساعتها سرگرم رایزنی با کابل و اسلامآباد بودند.
این در حالی است که حضور نمایندگان سطح بالا در نشست اول دوحه به نتیجه فوری منجر شد. از اینرو انتظار میرود دور سوم با شرکت مقامهای ارشد –به احتمال زیاد وزیران دفاع یا خارجه– برگزار شود تا شانس دستیابی به توافق افزایش یابد.
محور اختلاف
اختلاف اصلی بر سر حضور و فعالیت تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان است. اسلامآباد از طالبان خواسته تضمین کتبی ارائه کنند که از خاک افغانستان برای حمله به پاکستان استفاده نشود، فعالیت تیتیپی متوقف شود و جنگجویان این گروه از مناطق مرزی به شمال افغانستان منتقل شوند. پاکستان خواستار راستیآزمایی تعهدات طالبان است.
پاکستان خواستار تروریستی اعلامکردن تحریک طالبان پاکستان توسط هبتالله آخندزاده رهبر طالبان افغانستان است. این درخواست با توجه به ریشه مشترک طالبان افغان و پاکستانی غیرعملی به نظر میرسد.
طالبان تاکید میکند که اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه پاکستان را نمیدهد، اما تضمینی برای توقف کامل حملات داخل پاکستان نمیتواند ارائه کند. سخنگوی طالبان گفته تامین امنیت مرز ۲۶۰۰ کیلومتری – که بیشتر مناطق کوهستانی و جنگلی را دربر میگیرد – به نیروی انسانی و منابع مالی هنگفت نیاز دارد.
امضای توافقی که پایان حملات تیتیپی را تضمین کند، عملی نیست. طالبان نه اراده سیاسی و نه توان کنترول کامل بر جنگجویان تیتیپی را دارد. تیتیپی با چند بازیگر منطقهای رابطه دارد و طالبان تنها یکی از آنهاست.
انتقال شبهنظامیان به شمال افغانستان
محور دیگر گفتوگوها، انتقال شبهنظامیان از مرزهای پاکستان به شمال افغانستان است. طالبان پیشتر بخشی از نیروهای تیتیپی را از ولایتهای شرقی کنر، ننگرهار، پکتیا، پکتیکا و خوست به شمال و جنوب منتقل کردهاند. با این حال، گزارشها نشان میدهد انتقال کامل صورت نگرفته یا برخی جنگجویان به مرزها بازگشتهاند.
مقامهای پاکستانی ادعا میکنند طالبان در ازای جابهجایی این نیروها ۳۵ میلیون دالر خواستهاند. سخنگوی طالبان نیز تایید کرده اجرای این طرح به منابع مالی هنگفت نیاز دارد.
با این حال، دو طرف باید بدانند که انتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستان مشکل را حل نمیکند، زیرا تغییر مکان اهداف و انگیزههای گروه را دگرگون نمیکند. این اقدام نگرانیهایی را درباره «تغییر جغرافیای جنگ» و «تغییر دموگرافیک» در بخشهایی از افغانستان برانگیخته است.
از سوی دیگر، انتقال جنگجویان به نزدیکی مرزهای تاجیکستان و اوزبیکستان میتواند زنگ خطر تازهای برای مسکو، دوشنبه و تاشکند باشد و زمینه تنشهای جدید را فراهم کند.
چشمانداز مذاکرات
با توجه به فشارهای منطقهای، احتمال دستیابی به توافق در نشست سوم در استانبول وجود دارد؛ زیرا ترکیه و قطر که بر پاکستان و طالبان نفوذ دارند، اجازه نمیدهند مذاکرات بینتیجه پایان یابد.
با این حال، مواضع و لحن طرفین نشان میدهد که رسیدن به توافق پایدار و جامع هنوز دور از دسترس است. از حملات دیپلوماتیک و لفاظی دو طرف برمیآید که روابط به آخرین مرحله بحران رسیده است.
در ماههای اخیر لحن مقامها و رسانههای پاکستان تغییر کرده است. برخی مقامهای پاکستانی حتی تهدید به سرنگونی طالبان کرده و نبود مشروعیت مردمی و قانون اساسی در افغانستان را برجسته کردهاند.
خبرنگاران نزدیک به ارتش و فعالان سیاسی پاکستان علیه طالبان فعال شدهاند و از مخالفان طالبان حمایت و ستایش میکنند.
همزمان، فعالان رسانهای طالبان لحن تند و شدید علیه پاکستان و ارتش دارند و بیشتر از اصطلاحاتی مثل «پنجاب» و «ارتش پاکستان» استفاده میکنند. آنان میکوشند میان حکومت و مردم پاکستان تمایز قائل شوند.
ادبیات حکومتی پاکستان در برابر طالبان تغییر کرده است. وزارت خارجه پاکستان حکومت طالبان را «رژیم کابل» مینامد. این برخوردها نشاندهنده اوج تنش است و بیانگر آنکه هر دو طرف به اصل مذاکره باور ندارند.
در مقابل، طالبان پاکستان را متهم میکنند که در پی تحقق پروژهای خارجی است. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، گفته ارتش پاکستان در تلاش برای ایجاد بحران است تا زمینه بازگشت امریکا به بگرام فراهم شود. او نیت اسلامآباد برای تحقق صلح را نیز زیر سؤال برده است.
از آنجا که اجرای خواستهای پاکستان دشوار یا غیرممکن به نظر میرسد و طالبان نیز سابقه پایبندی به تعهدات ندارد، احتمال ادامه بحران میان دو طرف بالاست.
در این میان، طالبان تلاش کردهاند از تنش با پاکستان برای تقویت جایگاه داخلی خود بهره ببرند. اداره طالبان که پیشتر از نبود مشروعیت داخلی و حمایت داخلی رنج میبرد با تحریک احساسات ناسیونالیسم افغانی تلاش کرده حمایت عمومی را جلب کند و همزمان این روایت را در منطقه ترویج دهد که پاکستان در پی تحقق برنامههای امریکا در افغانستان است. این موضع باعث نزدیکی سیاسی بیشتر طالبان با کشورهایی مانند روسیه، ایران و دولتهای آسیای میانه شده است.
با این حال، پاکستان همچنان بازیگر کلیدی و باتجربه در معادلات افغانستان است. اسلامآباد پیشتر در سقوط حکومتهای کابل نقش داشته و اگر اراده کند، میتواند طالبان را با چالشهای جدی مواجه کند.
